×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

زندگی دختران ایران در طول ناریخ

زندگی دختران ایران در طول تاریخ

 

> سال ۱۲۳۰:
>مرد : دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمیشم?. !!!

>زن : آقا حالا یه غلطی کرد شما ببخشید !!! نا محرم که خونمون نبود . حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده?!!!

>مرد: بلند خندیده ؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. !!! نخیر نمی شه باید بکشمش? !!!

>? بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه?

> سال ۱۲۹۰:
>مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی ؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که بمیری دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی !!! تو غلط می کنی !!! تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخوای درس بخونی؟؟؟

>زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها ! شکر خورد. !!! دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده?

>مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدون درد می کشمت? !!!

> بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه?

> سال ۱۳۳۰:
>مرد: چی؟ دانشسرا ؟؟ (همون دانشگاه خودمون) حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بکنی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کنم?

>زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ?

>مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم . یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی?

> بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه?

> سال۱۳۹۰:
>مرد: کجا ؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و
وقتی می پوشیشون مثه جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من? تو رو? می کشم?

>زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا)

>مرد: من? اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شالتو بیار جلوتر. نه? نه? نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره? !!!

> سال ۱۴۰۰:
>زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی.
باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه?

>بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو میبخشه

 

پنجشنبه 18 بهمن 1391 - 1:38:27 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://tataiy.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 19 بهمن 1391   9:51:09 AM

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 18 بهمن 1391   6:50:31 PM

الا دختر که موهای تو بوره/ گمونم روسری‌ت از جنس توره
خودت باربی‌تر از بالابلندان/ چرا داداشت این‌قد لندهوره

باحال بود

مرسی 

http://sablina.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 7 مهر 1390   1:09:44 PM

سلام مطالبت خیلی قشنگ هستند فقط کاش می شد اون کسی که واسش این مطلب(تو که از قبیله راد آمدی)اگه وجود داره می آمد واین مطالب رو می خوند.راستی یه پیشنهاد واسه مطلب بعدی که می خوای بنویسی.اگه خواستی واسم پیام بذار تا دوست داشتی بگم.موفق باشید. 

http://zareban.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 1 مهر 1390   12:12:32 PM

سلام..

در مورد متن جدیدتون باید بگم .. یه متن عاشقونست ! هر متن عاشقونه ای قشنگه !!مهم نیست چه ایرادایی داره !! وقتی یه چیزی مینویسیم واسه این نیست که دیگران خوششون بیاد ..مهم اینه که اونی که دوسش داریم واسم ما لبخند بزنه !

من فکر میکنم کمی باید واضح تر موضوع و معشوق و روشن می کردی !! تا اشتباه پیش نیاد .مثلا با توجه به جملات آخرتون به نظر میرسه که باید اشارتون به کسی باشه که میخواید همسرتون بشه !!بنابر ااین کمی بکار بردن واژه قبله امید براش نامانوس میاد !!

اما در کل زیباست .

آدمای کمی هستن که سعی میکنند واسه دل خودشون بنویسن نه واسه دل بقیه !و من فکر میکنم شما تو آستانه این دروازه شگفت انگیز قرار دارین!!

سعی میکنم در فرصت بعدی مطالب دیگه تونو بخونم !!

 بیشتر تلاش کن و عاشقنه تر بنویس !!انقدر عاشقانه که عشق مفتون کلام تو بشه